وقتی فردی تصمیم میگیرد که کارآفرین شود؛ احتمالا ذهنیتی از موانع و ریسکهایی که در مسیر کسبوکار پیش خواهد آمد، در ذهن خود دارد. با این حال هر چه عمر کسبوکار بیشتر میشود، موانع بیشتری بر سر راه کارآفرین خودنمایی میکند. این به خصوص در وقتیست که کسبوکار هنوز آنچنان که باید و شاید جان نگرفته و به مرحلهای نرسیده که بتوان در مورد تداومیافتن حیات آن نظر قطعی داد. این مرحلهایست که سیل افکار منفی و ناامیدکننده به ذهن کارآفرین هجوم میآورد و اگر از قبل برنامهای برای این مرحله تدارک دیده نشده باشد، ممکن است عطای کارآفرینی به لقایش بخشیده شود. در ادامه ۳ راهکار را نوشتهام که میتواند به کارآفرین کمک کند تا از این مرحله دشوار عبور کند.
- ۱- به کاری که انجام میدهید اعتقاد داشته باشید
وقتی شما به کارتان اعتقاد داشته باشید، آنوقت میتوانید در مورد آن برنامهریزی کنید. این اعتقاد، اعتماد به نفس را هم به دنبال خود میآورد و باعث میشود کارآفرین در همان مراحل اولیه فعالیت کارآفرینانه به شکل بهینهای روندهای کسبوکار را مدیریت کند. این نکته، باعث موفقیت فاز اول کسبوکار میشود که همان تضمین پایا و مانابودن کسبوکار در مراحل آغازین فعالیت خود است. این اعتماد به نفس در مرحله توسعه کسبوکار هم به کار میآید و باعث میشود این روند هم به شکل صحیحی دنبال شود و به نتایجی که کارآفرین در پی آن است، برسد. یادمان باشد که توسعه کسبوکار هیچ گاه به پایان نمیرسد و بر شما به عنوان کارآفرین است که در هر نقطه از این فعالیت به نحوی حرکت کنید که انگیزه شما حداکثری باشد. جمله معروفی دارم که آن را به شکل خطاطی شده قاب کردهام و به دیوار دفترم زدهام. جمله این است: «باور کنید کارتان خاص است و اگر شما نباشید زندگی سخت خواهد شد.» شما باید در قالب کسبوکارتان خدمتی را ارائه دهید که جامعه مشتریانتان آن را بسیار ضروری قلمداد کنند. اگر رویکرد شما در مرحله ایجاد کسبوکار و بعد، اداره آن به این صورت باشد، آن وقت از بسیاری از موانع ذهنی و ترسهای ذهنی کارآفرینی گذشتهاید. چرا که در این حالت با ایجاد یک کسبوکار در وهله اول به فکر سود خود نیستید؛ بلکه ارائه خدمتی ضروری به خلق خدا را دنبال میکنید و این میتواند سدی محکم جلوی هر نوع بیانگیزگی و ناامیدی باشد.
- ۲- آموزش یکی از مهمترین اولویتها برای کارآفرین باشد
همیشه در آموزش فضاهای جدید و رشد جدید اتفاق میافتد. اگر میخواهیم با کسبوکار خود روی جامعه اثرگذار باشیم، باید آموزش را به فرایندی دائمی در زندگی خود تبدیل کنیم. آموزش برای یک کارآفرین میتواند شامل انواع مختلفی باشد و از آموزشهای انگیزشی و خودیاری را در بر بگیرد تا آموزشهای اقتصادی و مالی. گاهی اوقات در قالب آموزش فقط از تجربیات استفاده میکنید و گاهی آموزشی فراتر از تجربیات را از سر میگذرانید. در این حالت شاید تکرار مستمر یک کار برای آموزش، نیاز شما باشد که این همان آموزش به شیوه کلاسیک آن است. البته یادمان باشد که آموزشی به کار ما میآید که به بالندگی ما کمک کند. یعنی انگیزه دوچندانی برای کار و فعالیت در ما به وجود بیاورد. گاهی از آموزهها و مفاهیمی استفاده میکنیم که موجب نخوت و رخوت و متعاقب آن ناامیدی و بیانگیزگی میشود که این آموزهها چندان دور از دسترس ما هم نیستند و بنابراین لازم است بدانیم از چه آموزههایی استفاده میکنیم. در بخشی از این یادداشت اشاره شد که آموزش روندی تمامناشدنیست. اگر این ذهنیت را در خود پرورش ندهیم، بسیاری از آموزشهای دریافتی ما به تدریج کارکرد و تاثیر خود را از دست خواهد داد. در جهانی هستیم که هر روز با ظهور تکنولوژیهای جدید، صنایع مرسوم کهنه و از کار افتاده میشوند و این روند به شکل سریعتری در مورد آموزههای امروز و دیروز شما اتفاق میافتد و زحمات شما در حوزه یادگیری را از بین میبرد.
- ۳- مشاوره و الگوبرداری را فراموش نکنید
از طریق مشاوره و الگوبرداری میتوانید برای الهامبخشی به خود جهت تداوم روند کارآفرینانهای که در پیش گرفتهاید استفاده کنید و افزون بر این از طریق الگویابی به مستندسازی فعالیتهایی که تاکنون صورت گرفته است بپردازید و از این طریق بهترین رویکرد آموزشی ممکن را دنبال کنید. خیلی چیزها اگر صرفا از جنبه تئوریک دنبال شود، نمیتواند عمق چندانی در ذهن بیابد و تاثیری واقعی به وجود بیاورد. اگر این با الگوبرداری و مستندسازی همراه شود، آن وقت تاثیری تصاعدی به خود میگیرد و میتواند به شکلی واقعی و بادوام زندگی فرد کارآفرین و به طور کلی فردی را که در جستجوی موفقیت است، متحول کند. یادمان باشد که مغز ما ساختاری الگوگیرنده دارد و اگر از این قابلیت به بهترین شکل ممکن استفاده کنیم، آن وقت تحقق خواستهها و اهدافمان را در بهترین سطحش به نظاره خواهیم نشست. البته باید از الگوهایی استفاده کنیم که خودشان آن تجربه کاری را در بهترین وجه ممکن از سر گذراندهاند و به ثمر رساندهاند.
منبع:خلاقیت